توهم يوفو در آسمان!


 






 
مزرعه دار تازه کارش را تمام کرده بود و مي خواست به خانه برگردد. خورشيد پاييزي در حال غروب کردن بود. او برگشت تا زير آخرين پرتوهاي خورشيد، نگاهي به مزرعه اش بيندازد اما يک چيز عجيب توجه او را به خود جلب کرد؛ نوري قرمز رنگ در آسمان مي درخشيد. آسمان صاف و بي ابر بود. خوب دقت کرد. مطمئن بود که اين، يک نور عادي نيست. با سرعت به سمت خانه حرکت کرد. به خانه که رسيد، خورشيد غروب کرده بود. هنوز داخل خانه نرفته بود که پارس هاي سگش او را متوجه سروصداي عجيبي کرد. با سرعت از خانه بيرون دويد. يک شيء پرنده عجيب که در نور کم غروب تنها سايه اي از آن ديده مي شد از سمت همان نور قرمز به طرف او آمد و با سروصدا از روي خانه و مزرعه او گذشت. مزرعه دار به دنبال سگش دويد. سگ بيچاره از ترس در گوشه اي از انبار کز کرده بود.او به سرعت به سمت خانه برگشت و به شهر تلفن کرد؛ جايي که پسرش درس مي خواند. تمام ماجرا را براي پسرش شرح داد. پسر مزرعه دار، پدرش را مطمئن کرد که او يک بشقاب پرنده ديده است و بايد پليس را خبر کند. مزرعه دار ماجرا را براي پليس شرح داد و پليس به او گفت که بايد در اين مورد تحقيق شود. آيا او واقعا يک شيء عجيب و ناشناس را ديده و يک يوفو از روي مزرعه او رد شده بود؟
به هر پديده قابل ديدن که در آسمان پرواز کند اما قابل شناسايي نباشد، شيء ناشناس پرنده يا «يوفو» گفته مي شود. مشاهده اشياي ناشناس پرنده که بيشتر با نام بشقاب پرنده شناخته مي شوند، مدت هاست از سوي افراد بسياري در گوشه و کنار جهان گزارش مي شود. شايد باور نکنيد اما تعداد اين گزارش ها به بيش از60 هزار مورد رسيده است.
اما آيا واقعا يوفوها بيشتر از 60 هزار بار در زمين ديده شده اند؟ اين رقم به اين معني است که از هر50 هزار نفر، يکي يوفو را ديده. مثلا اگر شما در يک شهر400 هزار نفري زندگي مي کنيد، احتمالا هشت نفر از همشهري هاي شما افتخار ديدن يک يوفو را به دست آورده اند. عدد عجيبي است، نه؟ تازه، اين تعداد مواردي است که يک نفر توانسته مچ موجودات عجيب فضايي را روي زمين بگيرد. بايد حساب کنيد که با توجه به هوش و تکنولوژي پيشرفته فضايي ها (البته اين طور که شنيده ايم!) ممکن است آنها چند بار ديگر به زمين آمده باشند و ما آنها را نديده باشيم! با اين حساب، اين قضيه بيشتر به يک شوخي شبيه است.
پس بهتر است بدانيد که پديده هاي علمي و طبيعي زيادي وجود دارند که ممکن مي شود که بسياري از پديده هاي عجيب را به حساب آدم فضايي ها نگذاريم.

هواپيماي فضانما
 

ماجراي مزرعه دار که در ابتداي گزارش خوانديد، تقريبا يک داستان واقعي است چون همين چند سال پيش بود که دم غروب، يک نور عجيب و قرمز در آسمان شمال غربي ايران ديده شد. در عرض چند ساعت هم، تعداد آدم هايي که آن را ديده بودند، زياد شد. کار به تلويزيون رسيد و ماجرا جدي شد.
خيلي ها مطمئن بودند که اين نور يک سفينه فضايي است. بعد از بررسي هاي زياد، دست آخر واقعيت ماجرا برملا شد؛ يک هواپيما که در حال پرواز در آن منطقه بود، دچار اشکال فني مي شود. اين اشکال که در باک هواپيما بوده، خطرناک تشخيص داده مي شود و خلبان با مشورت برج مراقبت، تصميم به تخليه باک مي گيرد. سوخت تخليه شده در سرعت زياد پودر مي شود و با تابش خورشيد، درخشش عجيبي پيدا مي کند.
هواپيما هم از همان نقطه، ارتفاعش را کم مي کند تا در نزديک ترين باند براي رفع نقص فني فرود بيايد. حالا اگر در نزديکي باند، از روي يک مزرعه هم رد شده باشد، داستان ما رنگي از واقعيت به خودش مي گيرد. اما آن شيء ناشناس فقط يک هواپيما بود و اصلا خبري از فضايي ها نبود.
اين ماجرا البته فقط مشتي است نمونه خروار. ماجراهاي زيادي وجود دارد که در آنها يک اتفاق ساده و قابل توضيح به گردن فضايي ها انداخته شده است؛ در صورتي که گزارش هاي مشاهد بشقاب پرنده، فقط وقتي معتبر است که توسط افراد مطلع تاييد شود.
جالب است بدانيد نزديک ترين همسايه ما در فضا، بيشتر از هر چيزي ديگري به جاي يوفو اشتباه گرفته شده است؛ سياره زهره که نزديک ترين سياره به زمين است و بعد از ماه، پرنورترين شيء در آسمان شب. دليش هم اين است که بعضي وقت ها، اين سياره به نزديک ترين فاصله اش تا زمين مي رسد و خيلي پرنورتر از باقي شب ها ديده مي شود.
در کنار اين قضيه، قرمزشدگي تدريجي و تغيير شکل ظاهري وقتي با دوربين هاي دوچشمي معمولي يا تلسکوپ هاي کوچک به آن نگاه مي کنيم- خيلي اتفاق مي افتد.
در يک کلام، دوربين هاي دوچشمي يا تلسکوپ هاي کوچک، سبب غيرطبيعي جلوه دادن سياره زهره مي شوند؛ پس اگر با آنها به آسمان و اين سياره نگاه کرديد و چيز عجيبي ديديد، مواظب باشيد که توهم بشقاب پرنده برتان ندارد!

تکنولوژي هاي فضانما
 

عده کمي از آدم ها هستند که در جريان جديدترين پيشرفت هاي نظامي و تسليحاتي قرار دارند. کشورهاي توليد کننده هم بالاخره يک روز و يک جايي، تصميم مي گيرند تا هواپيما هاي جديد نظامي و موشک هاي تازه ساخته شده شان را آزمايش کنند. هواپيماهاي جديد نظامي و موشک هاي شليک شده از آنها، در رديف دوم متهمان پرونده يوفو قرار دارند. بعد از سياره زهره ، اين دو عامل بيشتر از هر چيز ديگري به جاي فضايي ها اشتباه گرفته مي شوند. ماهواره هايي که از زمين به فضا پرتاب مي شوند هم در بسياري از موارد به جاي يوفو گزارش شده اند.
در مناطقي هم که مانورهاي نظامي انجام مي شود، منورهاي پرتاب شده (که نور خيره کننده اي هم دارند) مي توانند به جاي اشياي ناشناس پرنده اشتباه گرفته شوند. در بسياري از موارد، سطح صيقلي هواپيماها، نور خورشيد را به طرز عجيبي باز تاب مي دهد.
اين اتفاق وقتي مي افتد که خورشيد، در افق يک منطقه غروب کرده باشد. در اين صورت اگر هواپيمايي از آن منطقه در حال عبور باشد چون ارتفاع زيادي دارد، هنوز نور خورشيد به آن مي تابد و درخشش آن ممکن است با يکي شيء عجيب اشتباه گرفته شود. اين اتفاق در مورد بالن هاي هواشناسي و هواپيماهاي جاسوسي که در ارتفاع زياد پرواز مي کنند هم رخ مي دهد.
پس اگر شيء عجيبي در آسمان ديديد، عجله نکنيد. با کمي صبر و تامل ممکن است به اين نتيجه برسيد که چيزي که مشاهده کرده ايد چندان هم عجيب نبوده است. مثلا ممکن است يک هواپيما که دچار نقص فني شده، در ارتفاع کم از روي شهر شما بگذرد ولي در نور کم، شکل عجيبي پيدا کند. اما خوب دقت کنيد؛ چون هر گردي گردو نيست.

توفان در خورشيد
 

گاهي طبيعت هم سربه سر کساني مي گذارد که زياد به بشقاب پرنده ها فکر مي کنند؛ مثلا حشرات مي توانند به جاي يک يوفو اشتباه گرفته شوند. باورش سخت است که يک حشره کوچک، به جاي يک شيء عظيم ناشناس اشتباه گرفته شود اما اين اتفاق مي افتد. حشراتي وجود دارند که در ارتفاع زياد پرواز مي کنند و دسته جمعي هم اين طرف و آن طرف مي روند. در نگاه ما، آنها با سرعت جابه جا مي شوند و مي توانند نور را به صورت غيرعادي بازتابش کنند. يک دسته از آنها در آسمان، مي تواند به جاي بشقاب پرنده اشتباه گرفته شود.
سيم هاي انتقال برق فشار قوي با همدستي طبيعت هم مي توانند شما را فريب بدهند. اگر در نزديکي يکي از خطوط انتقال برق زندگي مي کنيد، در زمستان ها حواستان به آنها باشد. جريان برق در اين سيم ها عملا از فضاي اطرف سيم براي عبور استفاده مي کند و يک محوطه الکترومغناطيس قوي به وجود مي آورد. بلورهاي يخ که در زمستان به علت افت ناگهاني دما درست مي شوند، وقتي به طرف زمين حرکت مي کنند به دام اين مناطق مغناطيسي مي افتند؛ آن وقت يک هاله نوراني در اطراف اين سيم ها به وجود مي آيد که درخششي غيرعادي دارد. اين منبع نوراني، به سرعت در طول سيم جابه جا مي شود و ممکن است به خاطر سرعت و درخشش، با يک شيء پرنده اشتباه گرفته شود. در کنار اين اتفاقات کوچک، گاهي اتفاقات بزرگي مثل توفان هاي خورشيدي هم مي تواند باعث اشتباه شود. ممکن است از خودتان بپرسيد که مگر در خورشيد هم توفان مي شود؟ بله، اما نه از جنس توفان هايي که در زمين اتفاق مي افتد. توده هاي بزرگي از گازهاي خورشيدي که اندازه شان گاهي از سياره ما هم بزرگ تر است، در خورشيد فوران مي کنند و در فضا پراکنده مي شوند. اين ذرات، گاهي به دام قطب هاي زمين مي افتند که مثل يک آهن رباي بزرگ عمل مي کنند.
حالا درست مثل اتفاق اطراف سيم ها، رطوبت و مولکول هاي هوا شروع به درخشش مي کنند. اين اتفاق که به شفق و فلق قطبي معروف است، گاهي به علت بزرگي توفان خورشيدي، در مناطق زيادي ديده مي شود که قسمت هاي شمالي ايران هم جزء اين منطقه ها هستند، نورهاي عجيب وخيره کننده اي که در آسمان ديده مي شوند و نبايد به حساب فضايي ها گذاشت.

يک يوفوي کاملا واقعي!
 

اگر تمام اين پديده ها مي توانند به جاي بشقاب پرنده اشتباه گرفته شوند، پس واقعا هيچ پديده مشکوکي در آسمان ديده نمي شود؟ براي جواب دادن به اين سوال، بهتر است اول بدانيم که اصلا بشقاب پرنده به چه چيزي گفته مي شود. بشقاب پرنده، شيئي است که معمولا شبيه يک کره است. گاهي اين کره، کامل است و گاهي هم به صورت ناقص و بريده شده ديده مي شود. شکل هاي رايج آن، شبيه به يک ديسک يا بشقاب، بيضوي (شبيه به توپ راگبي)، دوکي، استوانه اي و مخروطي ديده شده اند. بيشتر آنها به شکل بشقاب با قطري حدود 7/5 متر و گنبدي به ارتفاع 1/5 تا 1/8 در وسط ديده شده اند و شکل رايج آنها، در ذهن همه و حتي کارتون ها همين طور است.
اما چرا اشياي پرنده اين شکلي را به فضايي ها نسبت مي دهند؟ در بين همه وسيله هاي ساخت بشر، هيچ پرنده اي به اين شکل شناخته شده نيست؛ مگر اينکه جزء وسايل نظامي و علمي سري اي باشند که جز عده کمي، کسي از وجود آنها اطلاع ندارد.گفته مي شود اشيايي که به يوفو مشهور شده اند، مي توانند به سرعت ابعاد خود را تغيير دهند و با سرعت زياد به اين طرف وآن طرف بروند. هيچ کدام از هواپيماهاي ساخته بشر، از نظر سرعت به پاي آنها نمي رسند.
بشقاب پرنده، شيء کاملا مجهزي است که معمولا هيچ بال و چرخي ندارد. جالب است که در تمام موارد گزارش شده، ابعاد اين اجسام از 20 متر کوچک تر است اما در رادارهاي نظامي، بزرگي آنها به اندازه يک بوئينگ غول پيکر 707 هم مي رسد.
گفته مي شود اشياي ناشناخته اي که به بشقاب پرنده مشهورند، معمولا به صورت دسته جمعي پرواز مي کنند ولي به صورت انفرادي نيز زياد ديده شده اند. آنها مي توانند در آسمان به تعدادي پرنده کوچک تر تقسيم شوند يا اينکه با هم ترکيب شده يک شيء بزرگ تر را درست کنند.
نکته عجيب ديگر در باره آنها، اين است که مي توانند ناگهان غيب شده و در جاي ديگري ظاهر شوند. اين ساخته دست موجودات باهوش، مي تواند به صورت کاملا بي حرکت در آسمان بايستد و از جايش تکان هم نخورد.
در بيشتر گزارش هاي رسيده از بشقاب پرنده ها، گفته شده که آنها سرنشين هم دارند. اين موجودات عجيب، مي توانند خودشان هم پرواز کنند و هيچ گلوله اي در آنها اثر نمي کند! بشقاب پرنده ها، مي توانند رادارها، آنتن هاي تلويزيوني، وسايل الکتريکي و سلاح هاي نظامي را از کار بيندازند.
گويا فضايي ها، از توانايي هاي هواپيماهاي مدرن انسان ها کاملا باخبر هستند چون به خلبانان خود توصيه کرده اند فاصله خود را با اسلحه هواپيماها و توپ ها ي ضد هوايي طوري حفظ کنند تا خارج از برد موثر آنها قرار گيرند. ادعا مي شود بعضي از کساني که به بشقاب هاي پرنده خيلي نزديک شده اند، در معرض آثار راديواکتيو قرار گرفته اند. پس حواستان باشد اگر يکي شان سرراهتان قرار گرفت، خيلي به آنها نزديک نشويد. با اين همه معلوم نيست که اين موارد عجيب، از کجا آب مي خورند و هنوز اين سوال باقي است که آيا آنها واقعا از فضا آمده اند؟
منبع: نشريه سرنخ- ش 38